مهندس، بخش آخر/ عمو اروند | ||
[وبلاگستان] پس از گفتوگوی تلفنی آن شب دیگر میلی به دیدار او نکردم. کمکمک، فاصله زمانی تلفن کردنهایش نیز طولانی و طولانیتر شد. مدتی زیادی از هم خبری نداشتم. روزی همسر سابقاش را تصادفی در خیابان دیدم. او برایم گفت که مهندس بدنبال مادرش از شهر ما بیکی از شهرهای جنوبی سوئد کوچیدهاند. حال و روزش را پرسیدم، گفت: مثل همیشه. فلسفه میبافد، آبجو میخورد و گرهای از کار نمیگشاید. مهندس اهل نماز بود و تا آنجا که من میدانستم از خوردن نوشابههای الکی پرهیز میکرد از اینروی پرسیدم مگر با خدا هم قهر کرده است؟ همسر سابقاش گفت: نه، قهر نکرده و ایمانش را هم دارد، ولی آبجو هم میخورد. |
||
|
بلاگنیوز |
صفحه اصلی تیتــر اخبــار آرشـــیوهـــا تمـاس با مـا انجمن بلاگنیوز دربــــاره بلاگنیوز اساسنامه بلاگنیوز راهنمايی همکاران دعوت به همکاری ورود همکاران سخن سردبیر آمار RSS |
آگهی شما در بلاگنیوز |
پشتیبانی مالی |
پيشنهاد بلاگنيوز |
دوستان بلاگنيوز وبلاگهای به روز شده پرشین بلاگرز بالاترین سایکو |
آخرين اخبار سايتها |
روزنامههای ايران تابناک بالاترین بیبیسی فارسی پارسيک روز آنلاین گویا هفتان وبلاگهای به روز شده |
جستجو در اخبار |
کد لوگوی بلاگنيوز |
![]() ![]() |
سی مراجعه آخر |
... ادامه همراهان بلاگنيوز |
Copyright |
Copyright © 2005 Blog News. All rights reserved. Designed by 1saeed.com. ![]() |